مسافر کوچولو
درباره وبلاگ


طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 2
  • بازدید دیروز: 11
  • کل بازدیدها: 97129



دوشنبه 90 اردیبهشت 12 :: 4:25 عصر ::  نویسنده : مرتضی ابدالی
یکشنبه 90 اردیبهشت 11 :: 11:24 صبح ::  نویسنده : مرتضی ابدالی

مرا کسی نساخت، خدا ساخت، نه آنچنان که کسی می خواست که من کسی نداشتم. کسم خدا بود، کس بی کسان. در باغ بی برگی زادم و در ثروت فقر




موضوع مطلب :
جمعه 90 اردیبهشت 9 :: 8:36 عصر ::  نویسنده : مرتضی ابدالی

حسین پژمان بختیاری در سال  1279شمسی در تهران زاده شد. پدرش علیمرادخان از بختیاریها بود و مادرش عالمتاج زنی دانشمند و صاحب ذوق از نوادگان میرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهانی که شعر نیکو می گفت و ژاله تخلص می کرد. پژمان تحصیلات خود را در تهران به پایان برد و با ادبیات فرانسوی کاملاْ آشنا شد. گذشته از تحصیلات ادبی, فن تلگراف بی سیم را هم فراگرفت و به همین علت به استخدام وزارت پست و تلگراف در آمد.
پژمان از آغاز جووانی به شعر و ادب علاقه مند بود و اوقات به مطالعه دیوانهای شاعران صرف می کرد. کتاب بهترین اشعار گردآورده پژمان که نخستین بار در سال 1312 شمسی چاپ شد از ذوق و حسن انتخاب او حکایت می کند. چاپ منقحی از دیوان حافظ نیز که به کوشش او منتشر شده از چاپهای مهم و طرف توجه است. حسین پژمان علاوه بر این چند کتاب از فرانسه به فارسی ترجمه کرد که از آن جمله است: وفای زن اثر بنیامین کنستان و آتالا و رنه از شاتو بریان. وی به سال  1355شمسی در گذشت.
پژمان در شعر شیوه پیشینیان را می پسندید و از آنان پیروی می کرد. بیشتر در قالبهای قصیده, غزل و مثنوی شعر گفته و در سرودن قطعه و رباعی و برخی دیگر از قالبهای شعری هم دست داشته است. پژمان به مثنوی سرایی علاقه ای خاص داشت. در شعرش مضامین و مفاهیم اجتماعی و عاطفی بسیار است. دید مستقل شاعرانه و پرواز خیال او در شعر دودکشها که در قالب چهار پاره سروده شده, در نظر منتقدان وی را با ویلیام بلیک شاعر و نقاش سده نوزدهم انگلستان قابل مقایسه کرده است. شعر دود کشها با این بند آغاز میشود:
دودکشها بر فراز بامها هر نفس آهی زدل بر می کشد
و زدهان قیر گونشان دودها زاغ وش بر آسمان پر می کشند
زبان پژمان نرم و غزلی و بروی هم ساده و نزدیک به فهم است.




موضوع مطلب :
پنج شنبه 90 اردیبهشت 8 :: 9:10 صبح ::  نویسنده : مرتضی ابدالی

بازم همون دوره بی‌سواتی
قربون اون حرفای عشق لاتی
قربون اون «مخلصتم، فداتم»
قربون اون «من خاک زیرپاتم»
قربون اون حافظ روی تاقچه
قربون حسن یوسف تو باغچه
قربون مردمی که مردم بودن
اهل صفا، اهل تبسم بودن
قربون اون دوره تردماغی
قربون اون تصنیف کوچه‌باغی
قربون دوره‌ای که خوش‌بینی بود
تار سبیل‌ها چک تضمینی بود



                                                                                            




موضوع مطلب :
چهارشنبه 90 اردیبهشت 7 :: 1:21 عصر ::  نویسنده : مرتضی ابدالی

با من از ریزش باران بهار


با من از رویش گل های قشنگ


   با من از باغ بگو


با من از سبزترین فصل نجیب


با من از سرخ ترین غنچه عشق


  با من از دشت بگو


با من ای چشم تو ناز


با من ای دست تو گرم


با من از چلچله ها


با من از صبح امید


با من از عشق بگو




موضوع مطلب :
<   <<   6   7   8   9   10