مسافر کوچولو آخرین مطالب آرشیو وبلاگ پیوندهای روزانه پیوندها
آمار وبلاگ
شنبه 91 اسفند 26 :: 4:10 عصر :: نویسنده : مرتضی ابدالی
چامه ای که در این نوشتار گزینش کردم قطعه ایران زمین سروده حسین پژمان بختیاری است. می خواستم تنها از چامه ی این شاعر بزرگوار استفاده کنم ولی شایسته دانستم که یک معرفی هر چند کم از این شاعر را هم بیاورم کسی که عمرش را برای اعتلای فرهنگی جامعه اش صرف کرده. روانش شاد و نامش گرامی.
حسین پژمان بختیاری از شاعران و نویسندگان معروف اواخر عصر قاجار و دوره ی پهلوی متولد سالد 1279 و در سال 1353 خورشیدی جان به جان آفرین تسلیم کرد. پدرش علی مرادخان از بزرگان مشروطه طلب ایل بختیاری بوده است. مادر وی عالمتاج قائم مقامی از نوادگان قائم مقام فراهانی نویسنده ی صاحب سبک و وزیر نامی دوره ی قاجار نیز از شاعران نام آور عصر و دارای دیوان چاپ شده با نام دیوان ژاله قائم مقامی است.
من این ویرانسرا را دوست دارم. اگر تاریخ ِ ما افسانهرنگ است؛ من این افسانهها را دوست دارم. نوای ِ نای ِ ما گر جانگداز است؛ من این نای و نوا را دوست دارم. اگر آب و هوایَش دلنشین نیست؛ من این آب و هوا را دوست دارم. به شوق ِ خار ِ صحراهای ِ خشکَش، من این فرسودهپا را دوست دارم. من این دلکش زمین را خواهم از جان من این روشنسما را دوست دارم. اگر بر من ز ایرانی رود زور، من این زورآزما را دوست دارم. اگر آلودهدامانید، اگر پاک! من ای مردم، شما را دوست دارم. یکی دیگر از ارکان هویت یک ملت، زبان مشترک و سرمایه ی ادبی آن هاست. این سرمایه ی ادبی شامل زبان مشترک . مشاهیر و نام آوران ادبی و مکتوبات ادبی بر جای مانده است. به طور مثال، در ایران، زبان فارسی میراث مشترک و تاریخی همه ی ایرانیان، بلکه میراث فرهنگی حوزه ی تمدن ایرانی در منطقه به شمار می رود.اهتمام پژمان به این بخش از هویت ایرانی حایز اهمیت است. در این بخش، شاعر از برخی سبک های نو، که بحر و قافیه را از شعر فارسی حذف می کنند اظهار نارضایتی می کند. بزرگ ترین سرمایه ی تفاخر و سربلندی ایران و زبان فارسی و مشاهیر بلند آوازه اش می داند. راهش مستدام باد. نامش همواره با ایران و ایرانش همیشه جاوید موضوع مطلب : |
||